میشود زندگی را زیست ؛

میشود آرام رفت در خوابی عمیق ، یک رویا ، همه جا زیبا ، همه چیز عالی .

میشود بینهایت را تجربه کرد ، فراسوی جهان ، در آنجا که فقط میکند بازی ذهن بی پروای من .

میشود عظمت را حس کرد ، نه فقط با چشم ، نه فقط با گوش ، نه فقط با دست ، از اعماق وجود .

میشود کوشید تا درخت کهن کوچه ما نشود یک میز ، تا غنچه سرخ نغمه پژمردن گل سر ندهد .

میشود زندگی را زیست .


نوشته شده در  پنج شنبه 87/11/3ساعت  10:53 عصر  توسط گل ارا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
زندگی تلگرامی ما
شکوفه
گلنار
قاصدک
آره خلاصه 2
آره خلاصه
به زودی
ایمان
عطر دارچین
همیشه دلم می خواست ...
پای خرگوش
[عناوین آرشیوشده]